متن کامل بیانات امام خامنه ای در حرم رضوی در اغاز سال 91
بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّةاللّه فى الأرضین.
خداوند متعال را از اعماق دل سپاسگزارم كه به ما فرصت و توفیق داد تا یك بار دیگر و یك سال دیگر در جوار بارگاه آسمانى حضرت اباالحسن علىّبنموسىالرّضا (سلام اللّه علیه) با شما مردم عزیز، جوانان عزیز، چه مردم عزیز مشهد و مجاوران، چه زائران محترم، برادران و خواهران دیدار كنیم و روز آغازین سال را متبرك شویم به نشستن در زیر سایهى حریم این بزرگوار و مرقد مبارك ایشان.
عید نوروز و حلول سال جدید را تبریك عرض میكنم و امیدوارم این سالى كه در آن وارد شدیم، براى همهى ملت ایران سال شادى، گشایش، دلخوشى، نشاط و فعالیت و توفیق در راه كسب معارف حقه و تقواى الهى بوده باشد.
در این دیدار، چند مطلب را با شما برادران و خواهران در میان میگذارم. مطلب اول، نگاه كوتاهى است به آنچه كه در سال گذشته بر ما و ملت ما و كشور ما و در رابطهى با ما در جهان و در منطقه گذشت. علت اینكه به مسائل سال 90 و عمدتاً به موفقیتهاى ملت ایران در این سال میپردازم، رجزخوانىهاى دشمنان و بدخواهان ما در مقابل ملت عزیز ماست. سران استكبار، تكیهدهندگان بر مسندهاى زر و زور و همچنین خردهریزهاى اینها در منطقهى خود ما، با همهى توان - توان مالىشان، توان تبلیغاتىشان، توان سیاسىشان - سعى میكنند ملت ایران را مرعوب كنند، ملت ایران را مأیوس كنند. هر كسى تبلیغات سیاسى بدخواهان ملت ایران را دنبال كرده باشد، این را درمىیابد كه تلاشهاى عملى، تلاشهاى اقتصادى، تلاشهاى سیاسى، تهدیدهاى امنیتى و نظامى، همه براى این است كه این موجود فعال، زنده، پرنشاط و پرهمتِ توانا، یعنى ملت ایران را كه در وسط میدان با شجاعتِ تمام ایستاده است و در حال حركت به جلو است، از پیشروى باز بدارند، او را ناامید كنند، او را از حضور در این عرصه بترسانند. در حقیقت در مقابل شعار «ما میتوانیم» كه امام بزرگوار این شعار را به ما تعلیم داد، انقلاب به ما جرأت داد كه بگوئیم «میتوانیم»، میخواهند به ملت ایران بقبولانند كه شما نمیتوانید؛ با همهى توان در پى این هستند كه این هدف را دنبال كنند. سال 90 اوج فعالیتهاى آنها بود. و من میخواهم بر روى این نكته تكیه كنم كه علىرغم آنها، به كورى چشم آنها، ملت ایران در سال 90 با حركات خود، با پیشرفت خود، با تصمیمگیرىهاى خود، به همهى دنیا، از جمله به دشمنان، باز هم به طور مكرر فهماند كه «ما میتوانیم».
اگر بر روى نقاط مثبت و نقاط قوّت تكیه میكنم، براى این است كه ثابت شود ملت ایران این توانائىها را به كار برد و علىرغم میل بدخواهان كه میخواستند ثابت كنند ملت ایران نمیتواند، ملت ایران ثابت كرد كه میتواند. از نقاط ضعف بىاطلاع نیستیم، نقاط ضعف هم داریم؛ اما در جمعبندى نهائى، نقاط قوّت بسیار بیشتر از نقاط ضعف است.
سال 90 را «سال جهاد اقتصادى» اعلام كردیم؛ لذا من از مسائل اقتصادى آغاز میكنم. تحرك اقتصادى مسئولین كشور با همراهى مثالزدنى و تحسینبرانگیز مردم در طول سال 90 قابل ذكر است. از جملهى آنچه كه میتوان در این زمینه مطرح كرد، همین مسئلهى هدفمندى یارانههاست. همهى كارشناسان اقتصادى، چه در دولتهاى قبلى، چه در دولت كنونى متفقالقولند كه هدفمندى یارانهها براى كشور یك نیاز و یك ضرورت است؛ همه این را اعتراف كردهاند. با وجود اینكه این معنا مورد اتفاق همه بوده است، اما این اقدام لازم به خاطر دشوارىهایش، به خاطر پیچیدگىهایش، بر زمین مانده بود. دولت و مجلس در سال 90، در شرائط تحریم، در شرائطى كه دشوارى و پیچیدگى این كار بیشتر از همیشه است، همت كردند، اقدام كردند و مراحل مهمى از این كار را پیش بردند. كار تمام نشده است؛ اما آنچه كه تاكنون مسئولان كشور - چه در دولت، چه در مجلس شوراى اسلامى - اقدام كردهاند و پشتیبانى و همدلى و همراهى ملت، آنها را قرین موفقیت كرده، بسیار مهم و قابل توجه است.
هدفهاى عمدهى این قانون، چند مطلب بسیار اساسى است كه من اشاره میكنم. آحاد مردم عزیز ما اینها را شنیدهاند، لیكن باید تأمل و تعمق كنند. این كار، كار بزرگى است؛ كار مهمى است. یكى از هدفهاى این قانون عبارت است از توزیع عادلانهى یارانههائى كه نظام و دولت به مردم میدهد. من قبلاً در یك صحبتى شرح دادم كه یارانهها همیشه به صورت نامتعادل و غیر عادلانه در بین قشرهاى مختلف مردم تقسیم میشده است؛ طبیعت كار یارانهى عمومى همین است. با هدفمندى یارانهها، در واقع یك تعادلى، یك اجراى عدالتى در تقسیم و توزیع یارانهها وجود پیدا كرده است. و من خبرهاى موثقى از سراسر كشور دارم كه حاكى از آن است كه این كار در بهبود زندگى طبقات ضعیف نقش مؤثر داشته است. این یكى از هدفهاست، كه مهمترین هدف و مقصد از این قانون هم همین است.
یك هدف دیگر، اصلاح ساختار تولید و اصلاح ساختار اقتصاد كشور است. چرخهى تولید در كشور، چرخهى معیوبى بوده است. آنچه را كه ما در مجموعهى تولیدى كشور به دست مىآوردیم، با مصرف بیشتر، هزینهى بیشتر و دستاورد و بازدهِ كمتر بوده است. طبق تشخیص كارشناسان اقتصادى - كه همه بر آن اتفاق نظر دارند - هدفمندى یارانهها میتواند این را اصلاح كند؛ حالت پرمصرف و كمبازده را از تولید كشور بستاند و مصرف و بازده را در تولید متعادل كند.
یك هدف دیگر، مدیریت مصرف حاملهاى انرژى است. ما چون یك كشور نفتخیز بودیم، از اول عادت كردیم بنزین را، گاز را، گازوئیل را، نفت سفید را بدون ملاحظه مصرف كنیم. مصرف ما از مصرف بسیارى از كشورها - شاید به یك معنا از همهى كشورها - بیشتر و بىرویّهتر بوده است. این هدفمندى یارانهها، كشور را به صرفهجوئى در مصرف حاملهاى انرژى میكشاند. آمارهائى كه منتشر شده است و آمارهاى مورد قبول است، به ما نشان میدهد كه تا همین امروز اگر قانون هدفمندى یارانهها اجرا نمیشد، مصرف بنزین در كشور تقریباً دو برابر مصرفى بود كه امروز انجام میگیرد. وقتى كه تولید داخلى بنزین به قدر مصرف نیست، ما مجبوریم چه كار كنیم؟ باید بنزین را وارد كنیم؛ یعنى دست ملت ایران زیر كارد بدخواهان و دشمنان باشد. با این كار، صرفهجوئى شد. امروز مصرف بنزین در كشور، تقریباً به قدر تولید داخلى است؛ احتیاج به واردات بنزین نداریم؛ این براى كشور یك امتیاز بزرگ است. این كار در سال 90 انجام شد؛ در همان وقتى كه دشمنان ما، ما را تحریم كردند؛ براى اینكه ملت را به زانو دربیاورند؛ اما جوانان ملت همت كردند، با این كارها توانستند نقشه و توطئهى دشمن را خنثى كنند.
یك عرصهى مهم اقتصادى دیگر كه در سال 90 با همت این ملت انجام گرفته است، عرصهى علم و فناورى است. علم و فناورى یكى از پایههاى اقتدار اقتصادى یك ملت است. یك ملت با داشتن دانش پیشرفته، فناورى پیشرفته، هم به ثروت میرسد، هم به استغناى سیاسى میرسد، هم آبرومند میشود، هم دستش قوى میشود. به خاطر كلیدى بودن مسئلهى پیشرفت علم و فناورى، من نسبت به این مسئله حساسم. از راههاى مختلف، كانالهاى مختلف، گزارشهاى متفاوتى را تقریباً به طور مستمر دریافت میكنم و میتوانم به شما قاطعانه عرض كنم كه سطح پیشرفتهاى كشور بسیار بیشتر از آن چیزى است كه تاكنون به اطلاع مردم رسیده است.
بر اساس گزارش مراكز علمى معتبر دنیا - این گزارش مربوط به مراكز علمى خود ما نیست - سریعترین رشد علمى جهان، امروز در ایران دارد انجام میگیرد. در سال 90 كه تقریباً برابر بود با سال 2011 میلادى، گزارش مراكز علمى معتبر این است كه در سال 2011 - كه سه ماه پیش این سال تمام شد - ملت ایران نسبت به سال قبل، یعنى سال 2010 میلادى، رشد علمى و پیشرفت علمىاش بیست درصد افزایش داشته است. معناى اینها چیست؟ در شرائطى كه دشمنان ملت ایران بر روى سقوط ملت ایران شرطبندى میكردند و میگفتند ما تحریمهاى فلجكننده را براى ملت ایران در نظر گرفتیم، ملت ایران اینجورى عمل كرده است.
گزارش میدهند - این هم باز گزارش مراكز علمى معتبر دنیاست - كه در منطقه، ایران در رتبهى اول سطح علمى، و در كل جهان در رتبهى هفدهم است. این گزارش كسانى است كه اگر بتوانند گزارش خلاف علیه ما بدهند، امتناع نمیكنند؛ این را اینجور اعتراف میكنند. سال 90 ما در زیستفناورى پیشرفت كردیم، در نانوفناورى پیشرفت كردیم، در هوافضا پیشرفت كردیم - كه ماهوارهى نوید پرتاب شد - در صنعت هستهاى پیشرفت كردیم، كه غنىسازى بیست درصد محصول سال 90 است. این غنىسازى بیست درصد، همان چیزى است كه در سال 89 آمریكائىها و دیگران براى تولید آن شرط گذاشتند. ما میباید براى مركز اتمىِ آزمایشگاهى تهران كه مال رادیوداروهاست، اورانیوم غنىشدهى بیست درصد تهیه میكردیم؛ چون سوخت بیست درصدمان تمام شده بود. آنها براى این كار شرط گذاشتند و گفتند باید اورانیومى را كه تولید كردهاید، خارج بفرستید؛ اما ما قبول نكردیم. آمریكائىها دولت برزیل و دولت تركیه را واسطه كردند كه با ما صحبت كنند، میانه را بگیرند؛ چیزى مورد توافق به وجود بیاید. ما قبول كردیم. مسئولین تركیه، مسئولین برزیل به اینجا آمدند و با رئیس جمهور ما نشستند بحث كردند، صحبت كردند و یك نوشتهاى را امضاء كردند. بعد كه این توافقنامه امضاء شد، آمریكائىها زدند زیر قولشان! آنها نمیخواستند این قرارداد امضاء بشود؛ میخواستند امتیاز زیادى بگیرند، زورگوئى كنند، باج بگیرند. به خاطر بدقولىاى كه آمریكائىها كردند، دولت برزیل و دولت تركیه پیش ما شرمنده شدند. ماجراى این بیست درصد این است.
با وجود اینهمه مشكلات، اینهمه مانعتراشىها، جوانان ما گفتند خودمان درست میكنیم. در سال 90 اورانیوم غنىشدهى بیست درصد را اینها براى سایت هستهاى تهران تولید كردند و آن را به دنیا اعلام كردند؛ دشمنان ما ماندند متحیر! با اینكه میدانند مركز هستهاى تهران مخصوص رادیوداروهاست - یعنى براى نیاز بیمارستانها و آزمایشگاههاى ما در سرتاسر كشور است و هزاران بیمار به این رادیوداروها احتیاج دارند - درعینحال نمیدادند، نمیفروختند، شرط میگذاشتند، باجگیرى میكردند. جوانان ما خودشان آن را تهیه كردند. كار پیچیدهاى هم بود، كار سختى هم بود، اما از عهده برآمدند و انواع و اقسام رادیوداروها الان در همین مركز تهران با سوخت داخلى تولید میشود. این مال سال 90 است.
در سال 90، در همین صنعت هستهاى، تولید صفحهى سوخت را در كشور انجام دادند؛ كه اگر من بخواهم آن را هم شرح بدهم، طولانى میشود. اجمالاً، آن وقتى كه صحبت تبادل اورانیوم تولید داخل بود، میگفتند اورانیوم سه و نیم درصد را به روسیه بدهید، روسیه 20 درصد كند؛ او بدهد به فرانسه، فرانسه صفحهى سوخت درست كند، بدهد به شما؛ یعنى هفت خان رستم! دانشمندان ما، جوانان ما گفتند ما خودمان این صفحهى سوخت را درست میكنیم؛ همت كردند، درست كردند، گزارش دادند، نشان دادند. این مال سال 90 است.
افزایش شش برابرى داروهاى نوتركیب، افزایش صادرات كالا و خدمات دانشبنیان؛ اینها همه مربوط به سال 90 است. اینها بخشى از دستاوردهاى «سال جهاد اقتصادى» است. اینها پیشرفت علمى است، پیشرفت فناورى است، نشان دهندهى اقتدار علمى كشور است، اما داراى تأثیر مستقیم اقتصادى براى كشور است. جهاد اقتصادى یعنى این.
من در پایان سال 90 - در همین هفتهى گذشته - بازدیدى داشتم از پژوهشگاه صنعت نفت. انسان در آنجا چیزهائى را مشاهده میكند كه نظائر آن را در بعضى از بازدیدهاى دیگر، در پژوهشگاههاى گوناگون علمى كشور مىبیند و به این نتیجه میرسد كه اینها استثناء نیست؛ قاعده است. این پدیدههاى مهم كه یك روزى ملت ما در خواب هم این پیشرفتها را نمیدید، تحقق پیدا كرده و به شكل قاعده درآمده است.
من چند تا از این خصوصیات و پدیدههائى را كه در آنجا مشاهده كردم، به شما عرض میكنم. در درجهى اول، روحیه و فكر جهادىِ حاكم بر مجموعه بود. آن مجموعهى دانشمندان با روحیهى جهادى كار میكردند؛ مثل اینكه دارند جهاد میكنند، مثل اینكه در جبههى جهاد فىسبیلاللّهاند. فرق میكند اینكه كسى براى پول، براى مقام، براى شهرت یا فقط براى خود علم كار كند؛ یا نه، به عنوان جهاد فىسبیلاللّه كار كند، در راه خدا تلاش كند. این روحیه، حاكم بر این مجموعه و مجموعههاى علمى ماست؛ این خیلى ارزش دارد.
خصوصیت دوم این بود كه من دیدم این دانشمندان ما این تحریمهائى را كه بر ملت ما تحمیل كردهاند، فرصت میدانند. در خلال این بازدید مفصلِ طولانىاى كه داشتیم، چند نفر به من گفتند الحمدللَّه كه ما را تحریم كردند! ما به خودمان آمدیم، به خودمان پرداختیم، از درون جوشیدیم. این روحیهى احساس فرصت بودن تحریم دشمنان، خیلى باارزش است. لذا ساخت داخلى را جدى گرفتند، به جوانها میدان دادند، به ابتكارات و خلاقیتها میدان دادند و همین طور مرتب كار دارد پیش میرود؛ مثل چشمهى جوشانى دارد كار میجوشد.
خصوصیت سومى كه من در اینها دیدم، اعتماد به نفس بالاست. بعضى از بخشهاى صنعت نفت هست كه صرفاً در انحصار سه چهار تا كشور در دنیاست؛ اجازه نمیدهند كس دیگرى در حریم این صنایع و فناورىها وارد شود. كشور ما هم در طول این سالهاى طولانى، در زمینهى اینگونه كارهاى پیچیده و مهم، همیشه از آنها خواسته، از آنها گرفته، به آنها پول پرداخته. من دیدم اینها همت گماشتهاند و میگویند ما میتوانیم، خودمان میكنیم، خودمان میسازیم. این اعتماد به نفس براى یك ملت، براى دانشمندان یك ملت، براى جوانان یك ملت، خیلى باارزش است.
خصوصیت دیگر، جوانگرائى است. كار دست جوانهاست، سررشتهى امور دست جوانهاست. جوان مركز نوآورى است، مركز خلاقیت و ابتكار است.
خصوصیت دیگر، ارتباط صنعت با دانشگاه است؛ كه این از آرزوهاى دیرینهى بنده است. همیشه به مسئولان گوناگونِ بخشهاى مرتبط دولتهاى گذشته سفارش میكردم كه سعى كنید بین صنعت و دانشگاه ارتباط برقرار كنید. خوشبختانه در اینجا دیدم كه این ارتباط برقرار شده است. البته این باید عمومیت پیدا كند و همهى صنایع ما با دانشگاهها مرتبط شوند، به دانشگاهها متصل شوند؛ هم دانش ما رشد میكند، هم صنعت ما رشد میكند. این خصوصیات را من در آنجا دیدم، اما اینها مخصوص این مركز علمى و فناورى نفت نیست؛ این را در بازدیدهاى دیگر هم مشاهده كردم. این نشاندهندهى این است كه در كشور قاعده بر این جارى است؛ حركت، چنین حركتى است.
این، بخش اقتصادى در سال 90 بود؛ سالى كه از اول تا آخر آن، عربدهى دشمنان و بدخواهان ملت ایران بلند بود؛ گاهى تهدید كردند، گاهى فشار سیاسى آوردند، گاهى تحریم كردند. عوامل دولت آمریكا امروز در سراسر دنیا دارند تلاش میكنند براى اینكه بتوانند تحریمها را عملى كنند، به خیال اینكه به ملت ایران ضربه بزنند و بین ملت ایران و نظام اسلامى جدائى ایجاد كنند.
در سال 90 دستاوردهاى بزرگ دیگرى هم بوده است؛ از جمله دیپلماسى فعال سال 90 در مسائل منطقه. برگزارى اجلاس بیدارى اسلامى، اجلاس فلسطین، اجلاس خلع سلاح، اجلاس جهان بدون تروریسم، اجلاس جوانان بیدارى اسلامى، فعالیتهائى بود كه در تهران انجام گرفت؛ نظام جمهورى اسلامى شد مركز توجه دنیاى اسلام كه امروز بیدار شده است.
در زمینهى خدمات اقتصادى، دهها هزار خانه و مسكن ساخته شد و در اختیار مردم قرار گرفت. این آمارها، آمارهاى بزرگى است؛ آمارهاى مهمى است. مسكن روستائى ساخته شد، جادهها ساخته شد، بزرگراهها و آزادراهها ساخته شد. اینها طلیعهى دههى پیشرفت و عدالت است. ما گفتیم این دهه، «دههى پیشرفت و عدالت» خواهد بود؛ این طلیعهاش است. ما سه سال از این دهه را گذراندیم. در مقابل با این دشمنان، در مقابل با این بدخواهان عنود و خبیث، این ملت فعال و پرنشاط توانسته است این پیشرفتها را به وجود بیاورد.
یك قلم بزرگ از حركتهاى تحسینبرانگیز ملت ایران در سال 90، همین انتخابات دوازدهم اسفند بود. البته همین جا بگویم انتخابات هنوز تمام نشده است؛ در مرحلهى دوم انتخابات هم مردم ما بایستى انشاءاللّه همین شكوه و زیبائى را نشان بدهند. این انتخابات خیلى اهمیت داشت. من به شما عرض كنم، قبلاً هم گفتم؛ حدود شش ماه اینها همهى تلاش خودشان را گذاشتند تا مردم را نسبت به انتخابات دلسرد كنند. گاهى گفتند در انتخابات تقلب میشود؛ گاهى گفتند مردم اگر به انتخابات نیایند، دشمنىِ دشمن كم میشود؛ انواع و اقسام تبلیغات را كردند براى جدا كردن مردم از مراكز رأى و صندوقهاى رأى. گاهى با ترور دانشمندان ما - كه در ظرف كمتر از شش ماه، سه ترور را انجام دادند - قصد داشتند مردم را بترسانند، مردم را دلسرد و ناامید كنند. در یك چنین فضائى، این انتخابات انجام گرفت؛ اما با یك چنین مشاركتى! این مشاركتِ بالاتر از 64 درصد، خیلى رقم مهمى است. من به شما عرض بكنم؛ از متوسط انتخاباتهاى مجالس دنیا، این رقم بالاتر است. در آمریكا متوسط رقم مشاركت در انتخابات كنگره، 35 درصد است. در ده سال گذشته مشاركت مردم آمریكا در انتخابات كنگرهشان و مجلس ملى و مجلس سناشان به 40 درصد نرسیده. خب، این را مقایسه كنید با ملت ایران - این نشاط را، این حضور را، این اظهار وجود را - آنگاه اهمیت مطلب معلوم میشود. اینها میخواستند با این فشارها، با این جوّ روانى، با این تهدیدها، با این ترورها، روز دوازده اسفند را روز سرخوردگى ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى قرار بدهند؛ اما به عكس خواستهى آنها، به كورى چشم آنها، این روز شد روز سربلندى نظام اسلامى و ملت ایران. این انتخابات مثل یك رسانهى صادق و پرقدرت عمل كرد. خبرهاى ایران را تحریف میكنند، حوادث دروغین را از داخل ایران مخابره میكنند، خبرهاى راست را مكتوم نگه میدارند، اما این انتخابات را نمیتوانند انكار كنند؛ واقع شده است، جلوى چشم همه است. این انتخابات به مثابهى یك رسانهى بزرگ و قدرتمند توانست ملت ایران و نظام اسلامى را به دنیا نشان بدهد.
خب، این رویدادهاى سال 90 بود؛ سالى كه اینقدر دشمنان سرمایهگذارى كردند تا در این سال به ملت ایران و نظام اسلامى ضربه وارد كنند. اینها بخشى از دستاوردهاى سال 90 است. چرا این دشمنىها را میكنند؟ من این نكته را عرض بكنم؛ بهانهى دشمنى در اوقات مختلف متفاوت است. از وقتى مسئلهى هستهاى مطرح شده است، بهانهى دشمنىها مسئلهى هستهاى است. البته میدانند و اعتراف هم میكنند كه ایران دنبال سلاح هستهاى نیست. واقع قضیه هم همین است. ما به دلائل خودمان، بههیچوجه دنبال سلاح هستهاى نیستیم؛ نه تولید كردیم و نه تولید خواهیم كرد؛ این را میدانند، اما یك بهانه است. یك روز این مسئله بهانه است، یك روز حقوق بشر بهانه است، یك روز فلان مسئلهى داخلى بهانه است؛ اما همهى اینها بهانه است. مسئلهى اصلى چیست؟ مسئلهى اصلى، حراست مقتدرانهى نظام اسلامى از ثروت عظیم نفت و گاز در این كشور است. امروز و فردا - مثل دیروز - اقتدار اقتصادى و سیاسى و به تبع آن، اقتدار علمى و نظامى، متوقف است به انرژى، به نفت. تا دهها سال دیگر، دنیا محتاج نفت و گاز است؛ این یك مطلبِ مسلّم است. استكبار و قدرتهاى استكبارى میدانند كه رگ حیاتشان به نفت و گاز وابسته است. آن روز كه نتوانند این نفت ارزان را به دست بیاورند، آن روز كه مجبور باشند براى تهیهى نفت و گاز امتیاز بدهند و از زورگوئى دست بردارند، آن روز براى آنها مصیبتبار است.
از طرف دیگر، كشورهاى غربى از لحاظ منابع نفتى دچار مشكل شدهاند و روزبهروز مشكل آنها بیشتر خواهد شد. منابع نفتى كشورهاى اروپائى و به طور كلى كشورهاى غربى، بعضى چهار سال دیگر تمام خواهد شد، بعضى شش سال دیگر تمام خواهد شد، بعضى نُه سال دیگر تمام خواهد شد؛ لذا مجبورند از منابعِ غیر خودشان استفاده كنند. كشور آمریكا كه امروز حدود سى و چند میلیارد بشكه نفت ذخیره دارد، طبق محاسباتى كه كارشناسان كشورمان كردهاند - كه آمارشان متكى به آمار خود آمریكائىهاست - نفتش تا سال 2021، یعنى تا نُه سال دیگر تمام خواهد شد. نفت دنیا كه امروز بیش از پنجاه درصدش از خلیج فارس خارج میشود، آن روز متكى خواهد شد به سه منبع عمدهى نفتى در منطقهى ما و در خلیج فارس؛ كه البته یكى از آن سه منبع، ایران است، كه من حالا عرض خواهم كرد. در بین همهى كشورهاى دنیا - این دیگر مربوط به خلیج فارس نیست - آن كشورى كه موجودى نفت و گازش بر روى هم از همه بیشتر است، كشور جمهورى اسلامى ایران است. بعضى از كشورها گازشان بیشتر از ماست، بعضى نفتشان بیشتر از ماست. ما در منابع گاز، كشور دوم در دنیا هستیم - اول روسیه است، بعد ما - در منابع نفت، ما كشور چهارم هستیم؛ سه تا كشور قبل از ما منابع نفت دارند كه بیشتر از ما هستند؛ لیكن اگر نفت و گاز را بر روى هم حساب كنیم، جمهورى اسلامى، كشور عزیز شما، منابعش - بر طبق آنچه كه تا امروز اكتشاف شده است - از همهى كشورهاى دنیا بیشتر است؛ این خیلى چیز جذابى است براى مصرفكنندگان نفت در دنیا، براى دستگاههاى استكبار كه رگ حیاتشان به حاملهاى انرژى، به نفت و گاز وابسته است. بنابراین ایران كشورى با یك چنین ثروتى است. آنها تا چهار سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا پانزده سال دیگر نفتشان تمام میشود؛ اما جمهورى اسلامى - بر طبق منابعى كه تا امروز اكتشاف شده است - تا هشتاد سال دیگر نفت و گاز دارد؛ این خیلى جذاب است. كشورى در اوج قلهى دارائى نفت و گاز؛ خب، قدرتهاى استكبارى چه میخواهند؟ میخواهند این كشور در اختیار دولتى باشد، در اختیار نظامى باشد كه مثل موم در دست آنها باشد؛ مثل بعضى از كشورهاى منطقه. این كشورها نفت دارند، زیاد هم دارند، اما مثل موم در دست آمریكائىهایند: اینقدر تولید كنید، چَشم؛ اینقدر قیمت بگذارید، چَشم؛ به اینجا بفروشید، به اینجا نفروشید، چَشم. اگر در كشور ثروتمند ایران كه قلهى ثروت نفت و گاز متعلق به اوست، نظامى بر سر كار باشد كه غیرتمندانه از این ثروت ملى حراست كند، اجازهى چپاول ندهد، اجازهى تطاول ندهد، تسلیم سیاستهاى دشمنان نباشد، خب، با این نظام دشمنى خواهند كرد. بنابراین دشمنى با ایران اسلامى به این خاطر است.
آنهائى كه خیال میكنند اگر ما در قضیهى انرژى هستهاى عقبنشینى كردیم، دشمنى آمریكا تمام میشود، از این حقیقت غافلند. مشكل آنها مسئلهى هستهاى نیست. كشورهائى هستند كه سلاح هستهاى دارند، در منطقهى ما هم هستند، آنها ككشان هم نمیگزد! مسئله، مسئلهى سلاح هستهاى یا صنعت هستهاى نیست، مسئلهى حقوق بشر نیست؛ مسئلهى جمهورى اسلامى است كه مثل شیر در مقابل اینها ایستاده است. اگر جمهورى اسلامى هم در مقابل اینها مثل بعضى از رژیمهاى منطقه، حاضر بود به ملت خودش خیانت كند، در مقابل اینها تسلیم بشود، با او كارى نداشتند. مسئلهى اینها زیادهخواهىهاى استكبارى است؛ این علت دشمنى با ملت ایران است.
البته آمریكائىها اشتباه میكنند. اینكه فكر كنند با ستیزهگرى، با دشمنى، با تهدید میتوانند جمهورى اسلامى را به عقبنشینى وادار كنند، یا بتوانند جمهورى اسلامى را از میان بردارند، یك خطاى بزرگ و فاحشى است؛ چوب این خطا را هم میخورند. آنها میتوانند با ملت ایران محترمانه رفتار كنند، میتوانند به حق خودشان قانع باشند، میتوانند فاجعهاى را كه در انتظارشان هست، ببینند و بشناسند. كشورهاى غربى نمیگذارند مردمشان از فاجعهى آیندهى نفت مطلع شوند. آنها نمیخواهند ملتهاشان بفهمند كه در قضیهى نفت و حاملهاى انرژى چه چیزى در انتظار آنهاست؛ این را نمیخواهند به ملتهاشان بگویند. اینها خیال میكنند با ستیزهگرى با ملت ایران میشود كار را پیش برد، اما نمیتوانند.
این را هم من به شما عرض بكنم برادران و خواهران عزیز! ملت عزیز ایران! آمریكا با همهى قدرتنمائىهایش، با همهى هیاهوها و جنجالهایش، امروز در موضع ضعف و موضع متزلزلى است. من نمیخواهم به خبرهاى پشت پرده یا به چیزهاى ظاهرى تمسك كنم؛ حساب من، یك حساب دو دو تا چهارتاست. ببینید، رئیس جمهور كنونى آمریكا با شعار «تغییر» سر كار آمد. تغییر یعنى چه؟ یعنى وضعیتى داریم كه بسیار بد است، من میخواهم آن وضعیت را تغییر بدهم. او با این شعار آمد توى میدان، مردم هم به خاطر شعار تغییر، به او رأى دادند؛ والّا مردمِ نژادپرست حاضر نبودند به یك فردى كه از نژاد سیاه است، رأى بدهند؛ اما رأى دادند، به امید تغییر. خب، اینكه شعار «تغییر» اینقدر در مردم اثر میگذارد، نشاندهندهى وضع بد فعلى است. یعنى وضعى كه در هنگام نامزد ریاست جمهورى شدن این آقا بر آمریكا حاكم بوده است، به اعتراف مردم آمریكا، وضع بدى بوده است و او قول داد كه تغییر پیدا بشود. پس بدى مسلّم شد. ما نمیخواهیم این را بگوئیم؛ خود مردم آمریكا اعتراف كردند كه وضعشان بد است. خب، حالا این آقا آمد سر كار؛ آیا تغییر ایجاد كرد؟ توانست تغییر بدهد؟ توانست آن وضع بد را عوض كند؟ امروز آمریكا پانزده هزار میلیارد دلار گرفتارى و بدهكارى دارد. این بدهكارىها از تولید ناخالص ملىشان یا بیشتر است یا برابر تولید ناخالص ملى این كشور است؛ این براى یك كشور، بدبختى و گرفتارى است. آن هم كه وضع سیاسىشان است: مجبور شدند بدون دستاورد از عراق بیرون بیایند. در افغانستان روزبهروز وضعشان بدتر میشود. در پاكستان كه یكى از كشورهاى همراه با آنها بود، روزبهروز بدنامتر میشوند. در كشورهاى اسلامى، در مصر، در شمال آفریقا، در تونس، آمریكائىها از آن هیمنه كاملاً ساقط شدهاند. علاوهى بر همهى اینها، جنبش تسخیر والاستریت در خود شهرهاى آمریكا به راه افتاده است. این وضعیت، وضعیت خوبى است؟ این حسابِ دو دو تا چهارتاست؛ این حسابِ پیچیدهاى نیست. تغییر را مردم آمریكا قبول كردند؛ یعنى وضعیت كنونى بد است؛ آن وضعیت بد هم تا حالا تغییر پیدا نكرده است. بنابراین آمریكا گرفتار است.
ممكن است آمریكا خطرهائى براى كشورهاى دیگر ایجاد كند؛ ممكن است دیوانگى كنند. البته من همین جا بگویم؛ ما سلاح اتمى نداریم، سلاح اتمى هم نخواهیم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان - چه آمریكا و چه رژیم صهیونیستى - براى دفاع از خودمان، در همان سطحى كه دشمن حمله كند، به آنها حمله خواهیم كرد.
قرآن كریم به ما نوید داده است: «و لو قاتلكم الّذین كفروا لولّوا الأدبار ثمّ لا یجدون ولیّا و لا نصیرا. سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه تبدیلا».(1) هیچ جا در قرآن نیامده است كه اگر شما شروع به جنگ كردید، حمله كردید، حتماً پیروز خواهید شد؛ ممكن است پیروز بشوید، ممكن است شكست بخورید - همچنان كه در جنگهاى صدر اسلام، آنجائى كه مسلمانان حمله كردند، گاهى شكست خوردند، گاهى هم پیروز شدند - اما وعده داده است كه اگر دشمن ابتدا به حمله كرد، آن دشمن قطعاً شكست خواهد خورد. نباید بگوئید این مخصوص صدر اسلام است؛ نه، «سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه تبدیلا»؛ این قانونِ الهى است. ملت ایران عازم است، بانشاط است، در فكر تهاجم و تجاوز نیست؛ اما به هستى خود، به ثروت خود، به هویت خود، به اسلام خود، به جمهورى اسلامىِ خود با تمام وجود دلبسته و علاقهمند است.
شعار امسال را قرار دادیم «تولید ملى»؛ دنبالهاش توضیح داده شده: «حمایت از كار و سرمایهى ایرانى». یعنى شما وقتى كالاى داخلى را مصرف میكنید، به كارگر ایرانى دارید كمك میكنید، اشتغال ایجاد میكنید، به سرمایهى ایرانى هم دارید كمك میكنید، رشد و نمو ایجاد میكنید. این فرهنگ غلطى است - كه متأسفانه در بخشهائى از ما حاكم است - كه مصنوعات خارجى را مصرف كنیم؛ این به ضرر دنیاى ماست، به ضرر پیشرفت ماست، به ضرر آیندهى ماست. همه مسئولیت دارند؛ دولت هم مسئولیت دارد، باید از تولید ملى حمایت كند، تولید ملى را تقویت كند.
خوشبختانه «صندوق توسعهى اقتصادى» در سیاستها تصویب شد؛ مجلس شوراى اسلامى آن را قانون كرد. امروز یك ذخیرهى باارزشى در اختیار مسئولان هست؛ میتوانند این را در اختیار تولید ملى بگذارند. باید كار را تسهیل كنند؛ مجلس هم باید همكارى كند، دولت هم بایستى همت كند؛ بتوانند به تولید ملى رونق بدهند. مردم هم - چه آن كه داراى سرمایه است، چه آن كه داراى قدرت كار است - بایستى با ایجاد اتقان، همكارى كنند. محصول داخلى را باید مرغوب، باكیفیت و بادوام تولید كنیم. تا آنجائى كه بتوانیم، باید قیمت تمامشده را ارزان تمام كنیم. این كار، همكارى همه را میطلبد. بخشهاى گوناگون دولتى باید در این زمینه همكارى كنند - چه بخشهاى پولى و مالى، چه بخشهاى دیگر اقتصادى - مجلس هم باید همكارى كند، تا بتوانند این قضیه را در كشور ما تحقق ببخشند.
عمده، مردمند. شما باید كالاى ایرانى بخواهید. این افتخار نیست؛ این تفاخر غلطى است كه ما ماركهاى خارجى را در پوشاكمان، در وسائل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمرهمان، در خوراكىهامان ترجیح بدهیم به ماركهاى داخلى؛ در حالى كه تولید داخلى در خیلى از موارد بسیار بهتر است. من شنیدم پوشاك داخلى را كه در بعضى از شهرستانها تولید میشود، میبرند مارك خارجى میزنند، برمیگردانند! اگر همین جا بفروشند، ممكن است خریدار ایرانى رغبت نكند؛ اما چون مارك فرانسوى دارد، خریدار ایرانى همان لباس را، همان كت و شلوار را، همان دوخت را انتخاب میكند؛ این غلط است. تولید داخلى مهم است. ببینید كارگر ایرانى چه تولید كرده است، سرمایهدار ایرانى چه سرمایهگذارى كرده است. در زمینهى مصرف، عمدهى كار دست مردم است؛ كه این بخشى از اصلاح الگوى مصرف است كه من دو سال قبل اینجا به ملت ایران عرض كردم، و بخشى از جهاد اقتصادى است كه سال گذشته عرض كردم. تولید ملى مهم است؛ این را باید هدف قرار بدهند.
من یك توصیه هم در زمینهى سیاسى بكنم. عزیزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر كشور، امروز ما احتیاج داریم به اتحاد و یكپارچگى. بهانههاى اختلاف زیاد است. گاهى در یك قضیهاى سلیقهى یك نفر، دو نفر با هم یكسان نیست؛ این نباید بهانهى اختلاف بشود. گاهى در كسى یك گرایشى هست، در دیگرى نیست؛ این نباید مایهى اختلاف بشود. آراء، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعهى در درون، موجب فشل میشود. قرآن به ما تعلیم میدهد: «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحكم».(2) اگر منازعه كنیم، سر مسائل گوناگون - مسائل سیاسى، مسائل اقتصادى، مسائل شخصیتى - دستبهیقه شویم، دشمن ما جرى میشود. یك مقدار از جرأتى كه دشمن در سالهاى گذشته پیدا كرد، به خاطر اختلافات بود. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به ما درس میدهد؛ میفرماید: «لیس من طلب الحقّ فاخطأه كمن طلب الباطل فأصابه». مخالفین دو جورند. یك مخالفى است كه دنبال حق است، او هم دنبال جمهورى اسلامى است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دین و خداست، منتها راه را اشتباه كرده؛ با این نباید دشمنى كرد؛ این فرق دارد با كسى كه در جهت غیر نظام اسلامى، با هدف معاندانهى علیه نظام اسلامى حركت میكند. دلها را به هم نرم كنید، برخوردها را نسبت به یكدیگر مهربانانهتر كنید.
این رسانههاى الكترونیكى و اینترنتى متأسفانه موجب شده است كه افراد بىمحابا علیه یكدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین كشور براى این هم یك جورى تدبیر بشود. ولى عمده این است كه خود ما مردم، خودمان را مقید كنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید كنیم به قانون. حالا این حرف من بهانهاى نشود براى اینكه یك عدهاى بروند جوانهاى انقلابى را به عنوان جوانهاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همهى جوانهاى غیور كشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى كشور را فرزندان خودم میدانم و پشت سر آنها قرار میگیرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت میكنم؛ منتها همه را توصیه میكنم به این كه در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار كنند؛ قانون را مراعات كنند. همه باید قانون را مراعات كنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است. مسئولان كشور هم همین جور. هم دولت حریم مجلس را حفظ كند، هم مجلس حریم دولت و رئیس جمهور را حفظ كند؛ با هم باشند، در كنار هم باشند. این معنایش این نیست كه همه یك جور فكر كنند؛ معنایش این است كه اگر دو جور فكر میكنند، دستبهگریبان نشوند. هر گونه مخالفت ما با یكدیگر، هر گونه دعوا و نزاع ما با یكدیگر، دشمنان را امیدوار میكند، خوشحال میكند.
امیدوارم سال 1391 كه امروز شروع شد، جزو سالهاى پرنشاط و پر كار و همراه با موفقیت و خوشبختى براى ملت ایران باشد.
پروردگارا! به محمد و آل محمد، جوانان عزیز ما، ملت عزیز ما را در صراط مستقیم ثابتقدم بدار. پروردگارا! دشمنان این ملت را منكوب و مقهور بفرما. پروردگارا! این ملت عزیز و مجاهد و مقاوم را به آرزوهاى بزرگش برسان. قلب مقدس ولىعصر را از ما راضى و خشنود كن؛ ما را مشمول دعاى آن بزرگوار قرار بده.
الحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّةاللّه فى الأرضین.
خداوند متعال را از اعماق دل سپاسگزارم كه به ما فرصت و توفیق داد تا یك بار دیگر و یك سال دیگر در جوار بارگاه آسمانى حضرت اباالحسن علىّبنموسىالرّضا (سلام اللّه علیه) با شما مردم عزیز، جوانان عزیز، چه مردم عزیز مشهد و مجاوران، چه زائران محترم، برادران و خواهران دیدار كنیم و روز آغازین سال را متبرك شویم به نشستن در زیر سایهى حریم این بزرگوار و مرقد مبارك ایشان.
عید نوروز و حلول سال جدید را تبریك عرض میكنم و امیدوارم این سالى كه در آن وارد شدیم، براى همهى ملت ایران سال شادى، گشایش، دلخوشى، نشاط و فعالیت و توفیق در راه كسب معارف حقه و تقواى الهى بوده باشد.
در این دیدار، چند مطلب را با شما برادران و خواهران در میان میگذارم. مطلب اول، نگاه كوتاهى است به آنچه كه در سال گذشته بر ما و ملت ما و كشور ما و در رابطهى با ما در جهان و در منطقه گذشت. علت اینكه به مسائل سال 90 و عمدتاً به موفقیتهاى ملت ایران در این سال میپردازم، رجزخوانىهاى دشمنان و بدخواهان ما در مقابل ملت عزیز ماست. سران استكبار، تكیهدهندگان بر مسندهاى زر و زور و همچنین خردهریزهاى اینها در منطقهى خود ما، با همهى توان - توان مالىشان، توان تبلیغاتىشان، توان سیاسىشان - سعى میكنند ملت ایران را مرعوب كنند، ملت ایران را مأیوس كنند. هر كسى تبلیغات سیاسى بدخواهان ملت ایران را دنبال كرده باشد، این را درمىیابد كه تلاشهاى عملى، تلاشهاى اقتصادى، تلاشهاى سیاسى، تهدیدهاى امنیتى و نظامى، همه براى این است كه این موجود فعال، زنده، پرنشاط و پرهمتِ توانا، یعنى ملت ایران را كه در وسط میدان با شجاعتِ تمام ایستاده است و در حال حركت به جلو است، از پیشروى باز بدارند، او را ناامید كنند، او را از حضور در این عرصه بترسانند. در حقیقت در مقابل شعار «ما میتوانیم» كه امام بزرگوار این شعار را به ما تعلیم داد، انقلاب به ما جرأت داد كه بگوئیم «میتوانیم»، میخواهند به ملت ایران بقبولانند كه شما نمیتوانید؛ با همهى توان در پى این هستند كه این هدف را دنبال كنند. سال 90 اوج فعالیتهاى آنها بود. و من میخواهم بر روى این نكته تكیه كنم كه علىرغم آنها، به كورى چشم آنها، ملت ایران در سال 90 با حركات خود، با پیشرفت خود، با تصمیمگیرىهاى خود، به همهى دنیا، از جمله به دشمنان، باز هم به طور مكرر فهماند كه «ما میتوانیم».
اگر بر روى نقاط مثبت و نقاط قوّت تكیه میكنم، براى این است كه ثابت شود ملت ایران این توانائىها را به كار برد و علىرغم میل بدخواهان كه میخواستند ثابت كنند ملت ایران نمیتواند، ملت ایران ثابت كرد كه میتواند. از نقاط ضعف بىاطلاع نیستیم، نقاط ضعف هم داریم؛ اما در جمعبندى نهائى، نقاط قوّت بسیار بیشتر از نقاط ضعف است.
سال 90 را «سال جهاد اقتصادى» اعلام كردیم؛ لذا من از مسائل اقتصادى آغاز میكنم. تحرك اقتصادى مسئولین كشور با همراهى مثالزدنى و تحسینبرانگیز مردم در طول سال 90 قابل ذكر است. از جملهى آنچه كه میتوان در این زمینه مطرح كرد، همین مسئلهى هدفمندى یارانههاست. همهى كارشناسان اقتصادى، چه در دولتهاى قبلى، چه در دولت كنونى متفقالقولند كه هدفمندى یارانهها براى كشور یك نیاز و یك ضرورت است؛ همه این را اعتراف كردهاند. با وجود اینكه این معنا مورد اتفاق همه بوده است، اما این اقدام لازم به خاطر دشوارىهایش، به خاطر پیچیدگىهایش، بر زمین مانده بود. دولت و مجلس در سال 90، در شرائط تحریم، در شرائطى كه دشوارى و پیچیدگى این كار بیشتر از همیشه است، همت كردند، اقدام كردند و مراحل مهمى از این كار را پیش بردند. كار تمام نشده است؛ اما آنچه كه تاكنون مسئولان كشور - چه در دولت، چه در مجلس شوراى اسلامى - اقدام كردهاند و پشتیبانى و همدلى و همراهى ملت، آنها را قرین موفقیت كرده، بسیار مهم و قابل توجه است.
هدفهاى عمدهى این قانون، چند مطلب بسیار اساسى است كه من اشاره میكنم. آحاد مردم عزیز ما اینها را شنیدهاند، لیكن باید تأمل و تعمق كنند. این كار، كار بزرگى است؛ كار مهمى است. یكى از هدفهاى این قانون عبارت است از توزیع عادلانهى یارانههائى كه نظام و دولت به مردم میدهد. من قبلاً در یك صحبتى شرح دادم كه یارانهها همیشه به صورت نامتعادل و غیر عادلانه در بین قشرهاى مختلف مردم تقسیم میشده است؛ طبیعت كار یارانهى عمومى همین است. با هدفمندى یارانهها، در واقع یك تعادلى، یك اجراى عدالتى در تقسیم و توزیع یارانهها وجود پیدا كرده است. و من خبرهاى موثقى از سراسر كشور دارم كه حاكى از آن است كه این كار در بهبود زندگى طبقات ضعیف نقش مؤثر داشته است. این یكى از هدفهاست، كه مهمترین هدف و مقصد از این قانون هم همین است.
یك هدف دیگر، اصلاح ساختار تولید و اصلاح ساختار اقتصاد كشور است. چرخهى تولید در كشور، چرخهى معیوبى بوده است. آنچه را كه ما در مجموعهى تولیدى كشور به دست مىآوردیم، با مصرف بیشتر، هزینهى بیشتر و دستاورد و بازدهِ كمتر بوده است. طبق تشخیص كارشناسان اقتصادى - كه همه بر آن اتفاق نظر دارند - هدفمندى یارانهها میتواند این را اصلاح كند؛ حالت پرمصرف و كمبازده را از تولید كشور بستاند و مصرف و بازده را در تولید متعادل كند.
یك هدف دیگر، مدیریت مصرف حاملهاى انرژى است. ما چون یك كشور نفتخیز بودیم، از اول عادت كردیم بنزین را، گاز را، گازوئیل را، نفت سفید را بدون ملاحظه مصرف كنیم. مصرف ما از مصرف بسیارى از كشورها - شاید به یك معنا از همهى كشورها - بیشتر و بىرویّهتر بوده است. این هدفمندى یارانهها، كشور را به صرفهجوئى در مصرف حاملهاى انرژى میكشاند. آمارهائى كه منتشر شده است و آمارهاى مورد قبول است، به ما نشان میدهد كه تا همین امروز اگر قانون هدفمندى یارانهها اجرا نمیشد، مصرف بنزین در كشور تقریباً دو برابر مصرفى بود كه امروز انجام میگیرد. وقتى كه تولید داخلى بنزین به قدر مصرف نیست، ما مجبوریم چه كار كنیم؟ باید بنزین را وارد كنیم؛ یعنى دست ملت ایران زیر كارد بدخواهان و دشمنان باشد. با این كار، صرفهجوئى شد. امروز مصرف بنزین در كشور، تقریباً به قدر تولید داخلى است؛ احتیاج به واردات بنزین نداریم؛ این براى كشور یك امتیاز بزرگ است. این كار در سال 90 انجام شد؛ در همان وقتى كه دشمنان ما، ما را تحریم كردند؛ براى اینكه ملت را به زانو دربیاورند؛ اما جوانان ملت همت كردند، با این كارها توانستند نقشه و توطئهى دشمن را خنثى كنند.
یك عرصهى مهم اقتصادى دیگر كه در سال 90 با همت این ملت انجام گرفته است، عرصهى علم و فناورى است. علم و فناورى یكى از پایههاى اقتدار اقتصادى یك ملت است. یك ملت با داشتن دانش پیشرفته، فناورى پیشرفته، هم به ثروت میرسد، هم به استغناى سیاسى میرسد، هم آبرومند میشود، هم دستش قوى میشود. به خاطر كلیدى بودن مسئلهى پیشرفت علم و فناورى، من نسبت به این مسئله حساسم. از راههاى مختلف، كانالهاى مختلف، گزارشهاى متفاوتى را تقریباً به طور مستمر دریافت میكنم و میتوانم به شما قاطعانه عرض كنم كه سطح پیشرفتهاى كشور بسیار بیشتر از آن چیزى است كه تاكنون به اطلاع مردم رسیده است.
بر اساس گزارش مراكز علمى معتبر دنیا - این گزارش مربوط به مراكز علمى خود ما نیست - سریعترین رشد علمى جهان، امروز در ایران دارد انجام میگیرد. در سال 90 كه تقریباً برابر بود با سال 2011 میلادى، گزارش مراكز علمى معتبر این است كه در سال 2011 - كه سه ماه پیش این سال تمام شد - ملت ایران نسبت به سال قبل، یعنى سال 2010 میلادى، رشد علمى و پیشرفت علمىاش بیست درصد افزایش داشته است. معناى اینها چیست؟ در شرائطى كه دشمنان ملت ایران بر روى سقوط ملت ایران شرطبندى میكردند و میگفتند ما تحریمهاى فلجكننده را براى ملت ایران در نظر گرفتیم، ملت ایران اینجورى عمل كرده است.
گزارش میدهند - این هم باز گزارش مراكز علمى معتبر دنیاست - كه در منطقه، ایران در رتبهى اول سطح علمى، و در كل جهان در رتبهى هفدهم است. این گزارش كسانى است كه اگر بتوانند گزارش خلاف علیه ما بدهند، امتناع نمیكنند؛ این را اینجور اعتراف میكنند. سال 90 ما در زیستفناورى پیشرفت كردیم، در نانوفناورى پیشرفت كردیم، در هوافضا پیشرفت كردیم - كه ماهوارهى نوید پرتاب شد - در صنعت هستهاى پیشرفت كردیم، كه غنىسازى بیست درصد محصول سال 90 است. این غنىسازى بیست درصد، همان چیزى است كه در سال 89 آمریكائىها و دیگران براى تولید آن شرط گذاشتند. ما میباید براى مركز اتمىِ آزمایشگاهى تهران كه مال رادیوداروهاست، اورانیوم غنىشدهى بیست درصد تهیه میكردیم؛ چون سوخت بیست درصدمان تمام شده بود. آنها براى این كار شرط گذاشتند و گفتند باید اورانیومى را كه تولید كردهاید، خارج بفرستید؛ اما ما قبول نكردیم. آمریكائىها دولت برزیل و دولت تركیه را واسطه كردند كه با ما صحبت كنند، میانه را بگیرند؛ چیزى مورد توافق به وجود بیاید. ما قبول كردیم. مسئولین تركیه، مسئولین برزیل به اینجا آمدند و با رئیس جمهور ما نشستند بحث كردند، صحبت كردند و یك نوشتهاى را امضاء كردند. بعد كه این توافقنامه امضاء شد، آمریكائىها زدند زیر قولشان! آنها نمیخواستند این قرارداد امضاء بشود؛ میخواستند امتیاز زیادى بگیرند، زورگوئى كنند، باج بگیرند. به خاطر بدقولىاى كه آمریكائىها كردند، دولت برزیل و دولت تركیه پیش ما شرمنده شدند. ماجراى این بیست درصد این است.
با وجود اینهمه مشكلات، اینهمه مانعتراشىها، جوانان ما گفتند خودمان درست میكنیم. در سال 90 اورانیوم غنىشدهى بیست درصد را اینها براى سایت هستهاى تهران تولید كردند و آن را به دنیا اعلام كردند؛ دشمنان ما ماندند متحیر! با اینكه میدانند مركز هستهاى تهران مخصوص رادیوداروهاست - یعنى براى نیاز بیمارستانها و آزمایشگاههاى ما در سرتاسر كشور است و هزاران بیمار به این رادیوداروها احتیاج دارند - درعینحال نمیدادند، نمیفروختند، شرط میگذاشتند، باجگیرى میكردند. جوانان ما خودشان آن را تهیه كردند. كار پیچیدهاى هم بود، كار سختى هم بود، اما از عهده برآمدند و انواع و اقسام رادیوداروها الان در همین مركز تهران با سوخت داخلى تولید میشود. این مال سال 90 است.
در سال 90، در همین صنعت هستهاى، تولید صفحهى سوخت را در كشور انجام دادند؛ كه اگر من بخواهم آن را هم شرح بدهم، طولانى میشود. اجمالاً، آن وقتى كه صحبت تبادل اورانیوم تولید داخل بود، میگفتند اورانیوم سه و نیم درصد را به روسیه بدهید، روسیه 20 درصد كند؛ او بدهد به فرانسه، فرانسه صفحهى سوخت درست كند، بدهد به شما؛ یعنى هفت خان رستم! دانشمندان ما، جوانان ما گفتند ما خودمان این صفحهى سوخت را درست میكنیم؛ همت كردند، درست كردند، گزارش دادند، نشان دادند. این مال سال 90 است.
افزایش شش برابرى داروهاى نوتركیب، افزایش صادرات كالا و خدمات دانشبنیان؛ اینها همه مربوط به سال 90 است. اینها بخشى از دستاوردهاى «سال جهاد اقتصادى» است. اینها پیشرفت علمى است، پیشرفت فناورى است، نشان دهندهى اقتدار علمى كشور است، اما داراى تأثیر مستقیم اقتصادى براى كشور است. جهاد اقتصادى یعنى این.
من در پایان سال 90 - در همین هفتهى گذشته - بازدیدى داشتم از پژوهشگاه صنعت نفت. انسان در آنجا چیزهائى را مشاهده میكند كه نظائر آن را در بعضى از بازدیدهاى دیگر، در پژوهشگاههاى گوناگون علمى كشور مىبیند و به این نتیجه میرسد كه اینها استثناء نیست؛ قاعده است. این پدیدههاى مهم كه یك روزى ملت ما در خواب هم این پیشرفتها را نمیدید، تحقق پیدا كرده و به شكل قاعده درآمده است.
من چند تا از این خصوصیات و پدیدههائى را كه در آنجا مشاهده كردم، به شما عرض میكنم. در درجهى اول، روحیه و فكر جهادىِ حاكم بر مجموعه بود. آن مجموعهى دانشمندان با روحیهى جهادى كار میكردند؛ مثل اینكه دارند جهاد میكنند، مثل اینكه در جبههى جهاد فىسبیلاللّهاند. فرق میكند اینكه كسى براى پول، براى مقام، براى شهرت یا فقط براى خود علم كار كند؛ یا نه، به عنوان جهاد فىسبیلاللّه كار كند، در راه خدا تلاش كند. این روحیه، حاكم بر این مجموعه و مجموعههاى علمى ماست؛ این خیلى ارزش دارد.
خصوصیت دوم این بود كه من دیدم این دانشمندان ما این تحریمهائى را كه بر ملت ما تحمیل كردهاند، فرصت میدانند. در خلال این بازدید مفصلِ طولانىاى كه داشتیم، چند نفر به من گفتند الحمدللَّه كه ما را تحریم كردند! ما به خودمان آمدیم، به خودمان پرداختیم، از درون جوشیدیم. این روحیهى احساس فرصت بودن تحریم دشمنان، خیلى باارزش است. لذا ساخت داخلى را جدى گرفتند، به جوانها میدان دادند، به ابتكارات و خلاقیتها میدان دادند و همین طور مرتب كار دارد پیش میرود؛ مثل چشمهى جوشانى دارد كار میجوشد.
خصوصیت سومى كه من در اینها دیدم، اعتماد به نفس بالاست. بعضى از بخشهاى صنعت نفت هست كه صرفاً در انحصار سه چهار تا كشور در دنیاست؛ اجازه نمیدهند كس دیگرى در حریم این صنایع و فناورىها وارد شود. كشور ما هم در طول این سالهاى طولانى، در زمینهى اینگونه كارهاى پیچیده و مهم، همیشه از آنها خواسته، از آنها گرفته، به آنها پول پرداخته. من دیدم اینها همت گماشتهاند و میگویند ما میتوانیم، خودمان میكنیم، خودمان میسازیم. این اعتماد به نفس براى یك ملت، براى دانشمندان یك ملت، براى جوانان یك ملت، خیلى باارزش است.
خصوصیت دیگر، جوانگرائى است. كار دست جوانهاست، سررشتهى امور دست جوانهاست. جوان مركز نوآورى است، مركز خلاقیت و ابتكار است.
خصوصیت دیگر، ارتباط صنعت با دانشگاه است؛ كه این از آرزوهاى دیرینهى بنده است. همیشه به مسئولان گوناگونِ بخشهاى مرتبط دولتهاى گذشته سفارش میكردم كه سعى كنید بین صنعت و دانشگاه ارتباط برقرار كنید. خوشبختانه در اینجا دیدم كه این ارتباط برقرار شده است. البته این باید عمومیت پیدا كند و همهى صنایع ما با دانشگاهها مرتبط شوند، به دانشگاهها متصل شوند؛ هم دانش ما رشد میكند، هم صنعت ما رشد میكند. این خصوصیات را من در آنجا دیدم، اما اینها مخصوص این مركز علمى و فناورى نفت نیست؛ این را در بازدیدهاى دیگر هم مشاهده كردم. این نشاندهندهى این است كه در كشور قاعده بر این جارى است؛ حركت، چنین حركتى است.
این، بخش اقتصادى در سال 90 بود؛ سالى كه از اول تا آخر آن، عربدهى دشمنان و بدخواهان ملت ایران بلند بود؛ گاهى تهدید كردند، گاهى فشار سیاسى آوردند، گاهى تحریم كردند. عوامل دولت آمریكا امروز در سراسر دنیا دارند تلاش میكنند براى اینكه بتوانند تحریمها را عملى كنند، به خیال اینكه به ملت ایران ضربه بزنند و بین ملت ایران و نظام اسلامى جدائى ایجاد كنند.
در سال 90 دستاوردهاى بزرگ دیگرى هم بوده است؛ از جمله دیپلماسى فعال سال 90 در مسائل منطقه. برگزارى اجلاس بیدارى اسلامى، اجلاس فلسطین، اجلاس خلع سلاح، اجلاس جهان بدون تروریسم، اجلاس جوانان بیدارى اسلامى، فعالیتهائى بود كه در تهران انجام گرفت؛ نظام جمهورى اسلامى شد مركز توجه دنیاى اسلام كه امروز بیدار شده است.
در زمینهى خدمات اقتصادى، دهها هزار خانه و مسكن ساخته شد و در اختیار مردم قرار گرفت. این آمارها، آمارهاى بزرگى است؛ آمارهاى مهمى است. مسكن روستائى ساخته شد، جادهها ساخته شد، بزرگراهها و آزادراهها ساخته شد. اینها طلیعهى دههى پیشرفت و عدالت است. ما گفتیم این دهه، «دههى پیشرفت و عدالت» خواهد بود؛ این طلیعهاش است. ما سه سال از این دهه را گذراندیم. در مقابل با این دشمنان، در مقابل با این بدخواهان عنود و خبیث، این ملت فعال و پرنشاط توانسته است این پیشرفتها را به وجود بیاورد.
یك قلم بزرگ از حركتهاى تحسینبرانگیز ملت ایران در سال 90، همین انتخابات دوازدهم اسفند بود. البته همین جا بگویم انتخابات هنوز تمام نشده است؛ در مرحلهى دوم انتخابات هم مردم ما بایستى انشاءاللّه همین شكوه و زیبائى را نشان بدهند. این انتخابات خیلى اهمیت داشت. من به شما عرض كنم، قبلاً هم گفتم؛ حدود شش ماه اینها همهى تلاش خودشان را گذاشتند تا مردم را نسبت به انتخابات دلسرد كنند. گاهى گفتند در انتخابات تقلب میشود؛ گاهى گفتند مردم اگر به انتخابات نیایند، دشمنىِ دشمن كم میشود؛ انواع و اقسام تبلیغات را كردند براى جدا كردن مردم از مراكز رأى و صندوقهاى رأى. گاهى با ترور دانشمندان ما - كه در ظرف كمتر از شش ماه، سه ترور را انجام دادند - قصد داشتند مردم را بترسانند، مردم را دلسرد و ناامید كنند. در یك چنین فضائى، این انتخابات انجام گرفت؛ اما با یك چنین مشاركتى! این مشاركتِ بالاتر از 64 درصد، خیلى رقم مهمى است. من به شما عرض بكنم؛ از متوسط انتخاباتهاى مجالس دنیا، این رقم بالاتر است. در آمریكا متوسط رقم مشاركت در انتخابات كنگره، 35 درصد است. در ده سال گذشته مشاركت مردم آمریكا در انتخابات كنگرهشان و مجلس ملى و مجلس سناشان به 40 درصد نرسیده. خب، این را مقایسه كنید با ملت ایران - این نشاط را، این حضور را، این اظهار وجود را - آنگاه اهمیت مطلب معلوم میشود. اینها میخواستند با این فشارها، با این جوّ روانى، با این تهدیدها، با این ترورها، روز دوازده اسفند را روز سرخوردگى ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى قرار بدهند؛ اما به عكس خواستهى آنها، به كورى چشم آنها، این روز شد روز سربلندى نظام اسلامى و ملت ایران. این انتخابات مثل یك رسانهى صادق و پرقدرت عمل كرد. خبرهاى ایران را تحریف میكنند، حوادث دروغین را از داخل ایران مخابره میكنند، خبرهاى راست را مكتوم نگه میدارند، اما این انتخابات را نمیتوانند انكار كنند؛ واقع شده است، جلوى چشم همه است. این انتخابات به مثابهى یك رسانهى بزرگ و قدرتمند توانست ملت ایران و نظام اسلامى را به دنیا نشان بدهد.
خب، این رویدادهاى سال 90 بود؛ سالى كه اینقدر دشمنان سرمایهگذارى كردند تا در این سال به ملت ایران و نظام اسلامى ضربه وارد كنند. اینها بخشى از دستاوردهاى سال 90 است. چرا این دشمنىها را میكنند؟ من این نكته را عرض بكنم؛ بهانهى دشمنى در اوقات مختلف متفاوت است. از وقتى مسئلهى هستهاى مطرح شده است، بهانهى دشمنىها مسئلهى هستهاى است. البته میدانند و اعتراف هم میكنند كه ایران دنبال سلاح هستهاى نیست. واقع قضیه هم همین است. ما به دلائل خودمان، بههیچوجه دنبال سلاح هستهاى نیستیم؛ نه تولید كردیم و نه تولید خواهیم كرد؛ این را میدانند، اما یك بهانه است. یك روز این مسئله بهانه است، یك روز حقوق بشر بهانه است، یك روز فلان مسئلهى داخلى بهانه است؛ اما همهى اینها بهانه است. مسئلهى اصلى چیست؟ مسئلهى اصلى، حراست مقتدرانهى نظام اسلامى از ثروت عظیم نفت و گاز در این كشور است. امروز و فردا - مثل دیروز - اقتدار اقتصادى و سیاسى و به تبع آن، اقتدار علمى و نظامى، متوقف است به انرژى، به نفت. تا دهها سال دیگر، دنیا محتاج نفت و گاز است؛ این یك مطلبِ مسلّم است. استكبار و قدرتهاى استكبارى میدانند كه رگ حیاتشان به نفت و گاز وابسته است. آن روز كه نتوانند این نفت ارزان را به دست بیاورند، آن روز كه مجبور باشند براى تهیهى نفت و گاز امتیاز بدهند و از زورگوئى دست بردارند، آن روز براى آنها مصیبتبار است.
از طرف دیگر، كشورهاى غربى از لحاظ منابع نفتى دچار مشكل شدهاند و روزبهروز مشكل آنها بیشتر خواهد شد. منابع نفتى كشورهاى اروپائى و به طور كلى كشورهاى غربى، بعضى چهار سال دیگر تمام خواهد شد، بعضى شش سال دیگر تمام خواهد شد، بعضى نُه سال دیگر تمام خواهد شد؛ لذا مجبورند از منابعِ غیر خودشان استفاده كنند. كشور آمریكا كه امروز حدود سى و چند میلیارد بشكه نفت ذخیره دارد، طبق محاسباتى كه كارشناسان كشورمان كردهاند - كه آمارشان متكى به آمار خود آمریكائىهاست - نفتش تا سال 2021، یعنى تا نُه سال دیگر تمام خواهد شد. نفت دنیا كه امروز بیش از پنجاه درصدش از خلیج فارس خارج میشود، آن روز متكى خواهد شد به سه منبع عمدهى نفتى در منطقهى ما و در خلیج فارس؛ كه البته یكى از آن سه منبع، ایران است، كه من حالا عرض خواهم كرد. در بین همهى كشورهاى دنیا - این دیگر مربوط به خلیج فارس نیست - آن كشورى كه موجودى نفت و گازش بر روى هم از همه بیشتر است، كشور جمهورى اسلامى ایران است. بعضى از كشورها گازشان بیشتر از ماست، بعضى نفتشان بیشتر از ماست. ما در منابع گاز، كشور دوم در دنیا هستیم - اول روسیه است، بعد ما - در منابع نفت، ما كشور چهارم هستیم؛ سه تا كشور قبل از ما منابع نفت دارند كه بیشتر از ما هستند؛ لیكن اگر نفت و گاز را بر روى هم حساب كنیم، جمهورى اسلامى، كشور عزیز شما، منابعش - بر طبق آنچه كه تا امروز اكتشاف شده است - از همهى كشورهاى دنیا بیشتر است؛ این خیلى چیز جذابى است براى مصرفكنندگان نفت در دنیا، براى دستگاههاى استكبار كه رگ حیاتشان به حاملهاى انرژى، به نفت و گاز وابسته است. بنابراین ایران كشورى با یك چنین ثروتى است. آنها تا چهار سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا پانزده سال دیگر نفتشان تمام میشود؛ اما جمهورى اسلامى - بر طبق منابعى كه تا امروز اكتشاف شده است - تا هشتاد سال دیگر نفت و گاز دارد؛ این خیلى جذاب است. كشورى در اوج قلهى دارائى نفت و گاز؛ خب، قدرتهاى استكبارى چه میخواهند؟ میخواهند این كشور در اختیار دولتى باشد، در اختیار نظامى باشد كه مثل موم در دست آنها باشد؛ مثل بعضى از كشورهاى منطقه. این كشورها نفت دارند، زیاد هم دارند، اما مثل موم در دست آمریكائىهایند: اینقدر تولید كنید، چَشم؛ اینقدر قیمت بگذارید، چَشم؛ به اینجا بفروشید، به اینجا نفروشید، چَشم. اگر در كشور ثروتمند ایران كه قلهى ثروت نفت و گاز متعلق به اوست، نظامى بر سر كار باشد كه غیرتمندانه از این ثروت ملى حراست كند، اجازهى چپاول ندهد، اجازهى تطاول ندهد، تسلیم سیاستهاى دشمنان نباشد، خب، با این نظام دشمنى خواهند كرد. بنابراین دشمنى با ایران اسلامى به این خاطر است.
آنهائى كه خیال میكنند اگر ما در قضیهى انرژى هستهاى عقبنشینى كردیم، دشمنى آمریكا تمام میشود، از این حقیقت غافلند. مشكل آنها مسئلهى هستهاى نیست. كشورهائى هستند كه سلاح هستهاى دارند، در منطقهى ما هم هستند، آنها ككشان هم نمیگزد! مسئله، مسئلهى سلاح هستهاى یا صنعت هستهاى نیست، مسئلهى حقوق بشر نیست؛ مسئلهى جمهورى اسلامى است كه مثل شیر در مقابل اینها ایستاده است. اگر جمهورى اسلامى هم در مقابل اینها مثل بعضى از رژیمهاى منطقه، حاضر بود به ملت خودش خیانت كند، در مقابل اینها تسلیم بشود، با او كارى نداشتند. مسئلهى اینها زیادهخواهىهاى استكبارى است؛ این علت دشمنى با ملت ایران است.
البته آمریكائىها اشتباه میكنند. اینكه فكر كنند با ستیزهگرى، با دشمنى، با تهدید میتوانند جمهورى اسلامى را به عقبنشینى وادار كنند، یا بتوانند جمهورى اسلامى را از میان بردارند، یك خطاى بزرگ و فاحشى است؛ چوب این خطا را هم میخورند. آنها میتوانند با ملت ایران محترمانه رفتار كنند، میتوانند به حق خودشان قانع باشند، میتوانند فاجعهاى را كه در انتظارشان هست، ببینند و بشناسند. كشورهاى غربى نمیگذارند مردمشان از فاجعهى آیندهى نفت مطلع شوند. آنها نمیخواهند ملتهاشان بفهمند كه در قضیهى نفت و حاملهاى انرژى چه چیزى در انتظار آنهاست؛ این را نمیخواهند به ملتهاشان بگویند. اینها خیال میكنند با ستیزهگرى با ملت ایران میشود كار را پیش برد، اما نمیتوانند.
این را هم من به شما عرض بكنم برادران و خواهران عزیز! ملت عزیز ایران! آمریكا با همهى قدرتنمائىهایش، با همهى هیاهوها و جنجالهایش، امروز در موضع ضعف و موضع متزلزلى است. من نمیخواهم به خبرهاى پشت پرده یا به چیزهاى ظاهرى تمسك كنم؛ حساب من، یك حساب دو دو تا چهارتاست. ببینید، رئیس جمهور كنونى آمریكا با شعار «تغییر» سر كار آمد. تغییر یعنى چه؟ یعنى وضعیتى داریم كه بسیار بد است، من میخواهم آن وضعیت را تغییر بدهم. او با این شعار آمد توى میدان، مردم هم به خاطر شعار تغییر، به او رأى دادند؛ والّا مردمِ نژادپرست حاضر نبودند به یك فردى كه از نژاد سیاه است، رأى بدهند؛ اما رأى دادند، به امید تغییر. خب، اینكه شعار «تغییر» اینقدر در مردم اثر میگذارد، نشاندهندهى وضع بد فعلى است. یعنى وضعى كه در هنگام نامزد ریاست جمهورى شدن این آقا بر آمریكا حاكم بوده است، به اعتراف مردم آمریكا، وضع بدى بوده است و او قول داد كه تغییر پیدا بشود. پس بدى مسلّم شد. ما نمیخواهیم این را بگوئیم؛ خود مردم آمریكا اعتراف كردند كه وضعشان بد است. خب، حالا این آقا آمد سر كار؛ آیا تغییر ایجاد كرد؟ توانست تغییر بدهد؟ توانست آن وضع بد را عوض كند؟ امروز آمریكا پانزده هزار میلیارد دلار گرفتارى و بدهكارى دارد. این بدهكارىها از تولید ناخالص ملىشان یا بیشتر است یا برابر تولید ناخالص ملى این كشور است؛ این براى یك كشور، بدبختى و گرفتارى است. آن هم كه وضع سیاسىشان است: مجبور شدند بدون دستاورد از عراق بیرون بیایند. در افغانستان روزبهروز وضعشان بدتر میشود. در پاكستان كه یكى از كشورهاى همراه با آنها بود، روزبهروز بدنامتر میشوند. در كشورهاى اسلامى، در مصر، در شمال آفریقا، در تونس، آمریكائىها از آن هیمنه كاملاً ساقط شدهاند. علاوهى بر همهى اینها، جنبش تسخیر والاستریت در خود شهرهاى آمریكا به راه افتاده است. این وضعیت، وضعیت خوبى است؟ این حسابِ دو دو تا چهارتاست؛ این حسابِ پیچیدهاى نیست. تغییر را مردم آمریكا قبول كردند؛ یعنى وضعیت كنونى بد است؛ آن وضعیت بد هم تا حالا تغییر پیدا نكرده است. بنابراین آمریكا گرفتار است.
ممكن است آمریكا خطرهائى براى كشورهاى دیگر ایجاد كند؛ ممكن است دیوانگى كنند. البته من همین جا بگویم؛ ما سلاح اتمى نداریم، سلاح اتمى هم نخواهیم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان - چه آمریكا و چه رژیم صهیونیستى - براى دفاع از خودمان، در همان سطحى كه دشمن حمله كند، به آنها حمله خواهیم كرد.
قرآن كریم به ما نوید داده است: «و لو قاتلكم الّذین كفروا لولّوا الأدبار ثمّ لا یجدون ولیّا و لا نصیرا. سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه تبدیلا».(1) هیچ جا در قرآن نیامده است كه اگر شما شروع به جنگ كردید، حمله كردید، حتماً پیروز خواهید شد؛ ممكن است پیروز بشوید، ممكن است شكست بخورید - همچنان كه در جنگهاى صدر اسلام، آنجائى كه مسلمانان حمله كردند، گاهى شكست خوردند، گاهى هم پیروز شدند - اما وعده داده است كه اگر دشمن ابتدا به حمله كرد، آن دشمن قطعاً شكست خواهد خورد. نباید بگوئید این مخصوص صدر اسلام است؛ نه، «سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه تبدیلا»؛ این قانونِ الهى است. ملت ایران عازم است، بانشاط است، در فكر تهاجم و تجاوز نیست؛ اما به هستى خود، به ثروت خود، به هویت خود، به اسلام خود، به جمهورى اسلامىِ خود با تمام وجود دلبسته و علاقهمند است.
شعار امسال را قرار دادیم «تولید ملى»؛ دنبالهاش توضیح داده شده: «حمایت از كار و سرمایهى ایرانى». یعنى شما وقتى كالاى داخلى را مصرف میكنید، به كارگر ایرانى دارید كمك میكنید، اشتغال ایجاد میكنید، به سرمایهى ایرانى هم دارید كمك میكنید، رشد و نمو ایجاد میكنید. این فرهنگ غلطى است - كه متأسفانه در بخشهائى از ما حاكم است - كه مصنوعات خارجى را مصرف كنیم؛ این به ضرر دنیاى ماست، به ضرر پیشرفت ماست، به ضرر آیندهى ماست. همه مسئولیت دارند؛ دولت هم مسئولیت دارد، باید از تولید ملى حمایت كند، تولید ملى را تقویت كند.
خوشبختانه «صندوق توسعهى اقتصادى» در سیاستها تصویب شد؛ مجلس شوراى اسلامى آن را قانون كرد. امروز یك ذخیرهى باارزشى در اختیار مسئولان هست؛ میتوانند این را در اختیار تولید ملى بگذارند. باید كار را تسهیل كنند؛ مجلس هم باید همكارى كند، دولت هم بایستى همت كند؛ بتوانند به تولید ملى رونق بدهند. مردم هم - چه آن كه داراى سرمایه است، چه آن كه داراى قدرت كار است - بایستى با ایجاد اتقان، همكارى كنند. محصول داخلى را باید مرغوب، باكیفیت و بادوام تولید كنیم. تا آنجائى كه بتوانیم، باید قیمت تمامشده را ارزان تمام كنیم. این كار، همكارى همه را میطلبد. بخشهاى گوناگون دولتى باید در این زمینه همكارى كنند - چه بخشهاى پولى و مالى، چه بخشهاى دیگر اقتصادى - مجلس هم باید همكارى كند، تا بتوانند این قضیه را در كشور ما تحقق ببخشند.
عمده، مردمند. شما باید كالاى ایرانى بخواهید. این افتخار نیست؛ این تفاخر غلطى است كه ما ماركهاى خارجى را در پوشاكمان، در وسائل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمرهمان، در خوراكىهامان ترجیح بدهیم به ماركهاى داخلى؛ در حالى كه تولید داخلى در خیلى از موارد بسیار بهتر است. من شنیدم پوشاك داخلى را كه در بعضى از شهرستانها تولید میشود، میبرند مارك خارجى میزنند، برمیگردانند! اگر همین جا بفروشند، ممكن است خریدار ایرانى رغبت نكند؛ اما چون مارك فرانسوى دارد، خریدار ایرانى همان لباس را، همان كت و شلوار را، همان دوخت را انتخاب میكند؛ این غلط است. تولید داخلى مهم است. ببینید كارگر ایرانى چه تولید كرده است، سرمایهدار ایرانى چه سرمایهگذارى كرده است. در زمینهى مصرف، عمدهى كار دست مردم است؛ كه این بخشى از اصلاح الگوى مصرف است كه من دو سال قبل اینجا به ملت ایران عرض كردم، و بخشى از جهاد اقتصادى است كه سال گذشته عرض كردم. تولید ملى مهم است؛ این را باید هدف قرار بدهند.
من یك توصیه هم در زمینهى سیاسى بكنم. عزیزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر كشور، امروز ما احتیاج داریم به اتحاد و یكپارچگى. بهانههاى اختلاف زیاد است. گاهى در یك قضیهاى سلیقهى یك نفر، دو نفر با هم یكسان نیست؛ این نباید بهانهى اختلاف بشود. گاهى در كسى یك گرایشى هست، در دیگرى نیست؛ این نباید مایهى اختلاف بشود. آراء، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعهى در درون، موجب فشل میشود. قرآن به ما تعلیم میدهد: «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحكم».(2) اگر منازعه كنیم، سر مسائل گوناگون - مسائل سیاسى، مسائل اقتصادى، مسائل شخصیتى - دستبهیقه شویم، دشمن ما جرى میشود. یك مقدار از جرأتى كه دشمن در سالهاى گذشته پیدا كرد، به خاطر اختلافات بود. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به ما درس میدهد؛ میفرماید: «لیس من طلب الحقّ فاخطأه كمن طلب الباطل فأصابه». مخالفین دو جورند. یك مخالفى است كه دنبال حق است، او هم دنبال جمهورى اسلامى است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دین و خداست، منتها راه را اشتباه كرده؛ با این نباید دشمنى كرد؛ این فرق دارد با كسى كه در جهت غیر نظام اسلامى، با هدف معاندانهى علیه نظام اسلامى حركت میكند. دلها را به هم نرم كنید، برخوردها را نسبت به یكدیگر مهربانانهتر كنید.
این رسانههاى الكترونیكى و اینترنتى متأسفانه موجب شده است كه افراد بىمحابا علیه یكدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین كشور براى این هم یك جورى تدبیر بشود. ولى عمده این است كه خود ما مردم، خودمان را مقید كنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید كنیم به قانون. حالا این حرف من بهانهاى نشود براى اینكه یك عدهاى بروند جوانهاى انقلابى را به عنوان جوانهاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همهى جوانهاى غیور كشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى كشور را فرزندان خودم میدانم و پشت سر آنها قرار میگیرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت میكنم؛ منتها همه را توصیه میكنم به این كه در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار كنند؛ قانون را مراعات كنند. همه باید قانون را مراعات كنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است. مسئولان كشور هم همین جور. هم دولت حریم مجلس را حفظ كند، هم مجلس حریم دولت و رئیس جمهور را حفظ كند؛ با هم باشند، در كنار هم باشند. این معنایش این نیست كه همه یك جور فكر كنند؛ معنایش این است كه اگر دو جور فكر میكنند، دستبهگریبان نشوند. هر گونه مخالفت ما با یكدیگر، هر گونه دعوا و نزاع ما با یكدیگر، دشمنان را امیدوار میكند، خوشحال میكند.
امیدوارم سال 1391 كه امروز شروع شد، جزو سالهاى پرنشاط و پر كار و همراه با موفقیت و خوشبختى براى ملت ایران باشد.
پروردگارا! به محمد و آل محمد، جوانان عزیز ما، ملت عزیز ما را در صراط مستقیم ثابتقدم بدار. پروردگارا! دشمنان این ملت را منكوب و مقهور بفرما. پروردگارا! این ملت عزیز و مجاهد و مقاوم را به آرزوهاى بزرگش برسان. قلب مقدس ولىعصر را از ما راضى و خشنود كن؛ ما را مشمول دعاى آن بزرگوار قرار بده.
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم فروردین ۱۳۹۱ ساعت 0:10 توسط هیئت تحریریه و ب
|