خــوش‌ بــرخـورد بـود و شجاع‌ ، صميمي‌ و دلير، برلبانش‌ هميشه‌ لبخند بود.جـسـارت‌ و زيـركـي‌ ولايـي‌ داشـت‌، شـايد به‌ دليل‌ همين‌ صفات‌ نيكويش‌ بود كه‌در سـالـگـرد شـهـادتش‌ امام‌ جمعه‌ موقت‌ شهرش‌ گفت‌ : هر وقت‌ او را مي‌ ديدم‌ « قـاسـم‌ بـن‌ الـحـسـن‌ (ع‌) در ذهــنـم‌ تداعي‌ مي‌ نمود. در يك‌ بعد از ظهرزمـسـتـان‌ 63 پـيـشـم‌ آمـد و از مـن‌ خواست‌ كه‌ وصيت‌ نامه‌ اش‌ را بخوانم‌ واشـكـالاتـش‌ را بگيرم‌. من‌ نيز با شوخي‌ بـه‌ او گـفتم‌ : تو كجا شهيد خواهي‌ شـد؟ او نـيـز بـا لـبخندي‌ برلب‌ و افسوسي‌ در دل‌ كـه‌ چـرا من‌ چنين‌ تفكري‌دارم‌ از مـن‌ دور شد. دو ماه‌ بعد وقتي‌ وصيت‌ نامه‌ اش‌ را خـوانـدم‌ با تمام‌ وجود احساس‌ كردم‌ كه‌ قلمم‌ عاجز از تصحيح‌ وصيت‌ نامه‌ اش‌ بوده‌ است‌.

(به‌ نقل‌ از برادر شهيد )http://shohadaymahdishahr.blogfa.com/

نام : محمد صادق

نام خانوادگی : یوسفیان

نام پدر : حسین

شغل : محصل

تاریخ تولد :7/12/48

سن : 15 سال

محل شهادت : عملیات بدر

تاریخ شهادت : ۲۵/۱۲/۶۳