ثروت زیاد، مایه شهوت است
خانه هم آمد اگر پسانداز خوبی داشتم... مگر این عطش تمامی دارد؟ و امروز که به لطف خدا همه چیزمان جور است انگار آرزوهای ما بیشتر شده است و چه خوب فرمود که - آنان که غنیترند محتاجترند-اما آنچه که ما را بیشتر تشویق به جمع کردن مال میکند و گاه به جای بالا رفتن از مال و منال دلمان میخواهد سکوی پرشی باشد که یکشبه به اوج ثروت برسیم در ادامه همان چشم و همچشمی است تا میبینیم فلان فامیل یک ماشین گران قیمت خریده و با فخر فروشی سوار شده از عمق وجود آرزو میکنیم که بتوانیم بهتر از آن را بخریم. این آرزوها دینمان را از بین میبرد. در کتاب شریف میزان الحکمه نقل شده است ؛
حضرت عیسی(علیهالسلام) میفرمایند به داراییهای دنیاپرستان منگرید که درخشش اموال آنان نور ایمان شما را میبرد .
مگر ندیدهایم کسانی را که تمام عمرشان صرف جمع کردن مال و منال بوده و خود هیچ نخوردهاند و در پایان عمر هم هرچه بوده تحویل وارثان داده اندو غزل خدا حافظی را خواندند و رفتند تا پاسخگوی لذتی باشند که برای دیگران گذاشتهاند .
عبید زاکانی داستان بسیار زیبایی را نقل میکند .
میگوید روزی دنیاپرستی داشت از دنیا میرفت فرزندانش را جمع کرد و گفت من در حال مردن هستم خودتان میدانید من با زحمت فراوان این سکههای طلا را جمع کردهام و برایم خیلی ارزش دارند نکند بعد از مرگ من به اینها دست بزنید وصیت من به شما این است که تا میتوانید به آنها اضافه کنید.
من احتیاجی به خیرات هم ندارم برایم چیزی خیرات نکنید اگر کسی آمد و به شما گفت پدرتان را در خواب دیدهام گفته است که حلوایی برایم درست کنید و خیرات کنید باور نکنید او دروغ میگوید چون من چیزی را که در زنده بودنم نخوردهام هرگز بعد از مرگم نمیخواهم. این مصداق حقیقی خسرالدنیا والاخره است.
شهوت مال
در رابطه با مدیریت مال و ثروت از دیدگاه قرآن کریم به آیه شریفه: «والذین یکنزون الذهب والفضة ولاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم به عذاب الیم» (توبه / 340) میرسیدیم.
خداوند میفرماید: «ولا ینفقونها فی سبیل الله» منظور از راه خدا انجام مسئولیت در قبال زندگی است. این مسئولیت بر حسب موقعیت و شرایط مردم در بین ایشان تقسیم شده است تا هر کسی به توسعه و پیشرفت زندگی بپردازد و توانمندیهای خود را برای پیشرفت زندگی و رساندن آن به جایگاه های عالیتر بکار بندد.
زهد و قناعت همراه با ثروت انبوه
مرحوم قطبالدین راوندی در کتاب خود به نقل از امام پنجم ، حضرت باقرالعلوم علیهالسلام آورده است:
روزی عبدالملک بن مروان مشغول طواف کعبه الهی بود و امام سجّاد حضرت زینالعابدین علیهالسلام نیز بدون آن که کمترین توجّهی به عبدالملک نماید، مشغول طواف گردید و تمام توجّهش به خدای متعال بود.
عبدالملک با دیدن این صحنه ، از اطرافیان خود سؤال کرد: این شخص کیست، که هیچ اعتنا و توجّهی به ما ندارد؟
به او گفتند: او علیّ بن الحسین، زینالعابدین است .
عبدالملک در همان جایی که بود نشست و بدون آن که حرکتی کند دستور داد: او را نزد من آورید.
چون حضرت را نزد عبدالملک آوردند، گفت: یا ابن رسول اللّه ! من که قاتل پدرت - امام حسین علیهالسلام - نیستم ؛ پس چرا نسبت به ما بی اعتنا و بی توجّه هستی؟
عبدالملک عرضه داشت: خیر، هرگز من چنان نمیکنم؛ ولیکن از تو میخواهم تا در فرصت مناسبی نزد ما آیی، تا از دنیای ما بهره مند شوی .
در این هنگام، امام سجّاد علیهالسلام روی زمین نشست و آن گاه دامن عبای خویش را گشود و به ساحت اقدس الهی اظهار داشت: خداوندا، موقعیّت و عظمت دوستان و بندگان مخلصت را به او نشان بده، تا مورد عبرتش قرار گیرد.
ناگاه دامان حضرت پر از جواهرات گران بها شد و همه چشمها را بدان سو، خیره گشت .
سپس حضرت خطاب به عبدالملک کرد و فرمود: ای عبدالملک! کسی که این چنین نزد خداوند متعال آبرومند و محترم باشد، چه احتیاجی به دنیای شما دارد؟
و پس از آن اظهار داشت: خداوندا، آنها را از من بازگیر، که مرا نیازی به آنها نیست.(الخرائج والجرائح: ج 1، ص 194، مجموعه نفیسه: ص 209، بحارالانوار: ج 46، ص 120، ح 11)
مایه اصلی شهوات
امام علی (علیهالسلام) فرمودهاند: دارایی و ثروت مایهی اصلی شهوات بشر است. (نهجالبلاغه، کلمهی 55)
حضرت علی(علیهالسلام) دربارهی بعضی از مردم راه گم کرده و منحرف با کمیل بن زیاد سخن گفته و در ضمن فرمودهاند: آن کس که علاقهی شدید به لذت دارد و مطیع شهوت خویشتن است یا آن کس که دچار حرص شده و عاشق جمع مال و ثروت است، این دو مراعات عواطف دینی و اوامر مذهبی را در هیچ مورد نمینمایند. شبیهترین موجود به این دو طبقهی منحرف چهارپایان چراگاهست. (نهج البلاغه، ملا فتح الله ص550)
منابع :
سایت حوزه
سایت ملت آنلاین